چهارم دبیرستان بودیم در زمان جنگ ،سالی که بمباران شهرها بی رحمانه انجام می شد .یادم هست در ابتدای  آن سال تحصیلی ، معلم مکانیک مسئله ای در سطح دانشگاه برای کلاس مطرح نمودند و از همه خواستند شتاب یک مکعب مستطیل  با جرم مشخص روی گوه ای  با جرم معلوم بزرگتر روی یک سطح شیب دار با زاویه داده شده را با فرض ضرایب معلوم اصطکاک بدست بیاورند.

ایشان گفتند اگر کسی بتواند این شتاب را بدست بیاورد ،من او را با  یک دست چلوکباب  به عنوان جایزه مهمان خواهم کرد ،طوری که این مسئله به عنوان "مسئله چلوکباب" معروف شد.

یادم هست من حدود یک ماه روی این مسئله فکر کردم و با درکی که از مفاهیم مکانیک تا آن زمان داشتم ،بلاخره مسئله را حل کردم .

یادم هست آن روز که در مسیر دبیرستان معلممان را دیدم ،با شور وشوق از دوچرخه پیاده شدم و به ایشان خبر حل مسئله و روش آن را توضیح دادم و کاغذی که حل آن را نوشته بودم به ایشان دادم.

من در این اندیشه بودم که مورد تشویق  قرار بگیرم ولی وقتی وارد کلاس شدیم ، ایشان در حالیکه کاغذ من در دستشان بود وبدون اعتنا به من ،به بچه ها گفتند ،امروز می خواهم مسئله چلوکباب را برایتان حل کنم .

ایشان به سمت تخته سیاه رفتند و با روش دیگری شروع به حل آن کردند و بعد در انتها با کم اهمیت نشان دادن  موضوع ، گفتند البته فلانی هم این مسئله را حل کرده ولی میلی به ارائه راه حل من نشان ندادند .

ایشان چلوکبابی را که قول داده بودند ، فراموش کردند وموضوع  نیز  با ورود به زمان  بمباران شهرها و تعطیلی دبیرستان ما  روبه  فراموشی رفت .

با گذشت سالها ،امروز ایجاد انگیزش در دانش آموزان به فکر کردن به یک مسئله سخت مکانیک توسط این آموزگار عزیزوگرامی در نگاه من ،قابل  تحسین  و ارزشمند می نماید  ولی  همیشه در این اندیشه مانده ام که چرا معلم ما بجای تشویق وتوجه به احساس من  ، چنین برخورد سردی از خود نشان دادند .انگار ،جلب توجه  من و دیگران به  توان علمی ایشان بیشتر برایشان ارز ش داشت  و خود را بیشتر از من نیازمند  تشویق  می دیدند.

شاید نمی دانستند که ما بجز مکانیک درسهای دیگری نیز از ایشان یاد می گیریم،

و شاید هم نیاز می دیدند ، غرور مرا به این صورت کنترل کنند .

ولی باز هم ، چرا؟؟!

توهم ،واقعیت، کدام بهتر است؟

تابستان های کار،مادر در نقش پدر

مدیر عامل  ،تنهاترین فرد سازمان

مدیریت پدرانه یا برادر بزرگترانه

از تو یاد گرفتم فرزندم

سخت اما با زبان ساده

مسئله مکانیک  از جنس چلوکباب

مسئله ,ایشان ,حل ,، ,یک ,مکانیک ,یادم هست ,این مسئله ,به عنوان ,با جرم ,مسئله را

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران